بهگزارش خبرگزاری میراث فرهنگی "CHN"، بسیاری از کارشناسان و فعالان میراثفرهنگی با اعتراض به چگونگی شرایط حفاظتی آثار، تمهیدات فعلی را برای جلوگیری از آسیبهای طبیعی و آلایندههای محیطی کافی نمیدانند.
پس از گذشت 33 سال از ثبت جهانی مجموعه تخت جمشید و 8 سال از محوطه تاریخی پاسارگاد در فهرست یونسکو هنوز شرایط حفاظتی و جلوگیری از آسیبهای مخرب رضایتکننده توصیف نمیشود.
هنوز مطالعات در رابطه با خطر عوامل جوی و آلایندههای محیطی روی این مجموعههای جهانی رضایتبخش نیست. باران که میبارد، چالههای آب در تختجمشید، یکی پس از دیگری شکل میگیرد. کاخ خزانه بر اثر تجمع آب باران تبدیل به خزینه میشود و نفس صدستون هم بهشماره میافتد.
فعالانمیراثفرهنگی اما معتقدند میزان فرسایش آثار در فصل سرما چند برابر میشود. «امین طباطبایی»، یکی از فعالان میراثفرهنگی در استان فارس است.
او به CHN میگوید: «زمانیکه پاسارگاد در فهرست میراث جهانی قرار گرفت، همگان امیدوار بودند که این موضوع بهانهای باشد برای حفاظت دقیقتر و بیش از پیش آثار باقی مانده از دوران هخامنشی، اما هر چه از آن تاریخ دورتر میشویم، میزان فرسایش آثار بیشتر و بیشتر میشود.»
بهگفته وی، هر چند در محوطه میراثجهانی پاسارگاد برای کنترل آسیبرسانی به محوطه توسط بازدیدکنندگان تدابیر مناسبی اندیشیده شده اما متولیان این اثر جهانی، گویا فراموش کردهاند که بیشترین فرسایش در پاسارگاد ناشی از عوامل طبیعی است.
اگر طی 10 سال گذشته چند بار به پاسارگاد رفته باشید، متوجه خواهید شد که در بسیاری از کاخها، هوازدگی و از همگسستگی سنگها به صورت روزانه رو به افزایش است. بسیاری از پایه ستونها با مشکل هوازدگی دست و پنجه نرم میکنند.
این فعال میراثفرهنگی ادامه میدهد: «برخی شالی ستونها همچنان روی خاکی که در تمام فصل بارندگی خیس و مرطوب و گلی است و در بهار و تابستان انواع گیاهان از اطرافشان میرویند، نگهداری میشوند. مهمترین نقشبرجسته پاسارگاد یعنی نقش انسان بالدار هم روز به روز محوتر میشود و با همین روند شاید چند سال دیگر تنها جرز دیواری که روی آن قرار گرفته است باقی مانده باشد.
اما «مازیار کاظمی» سرپرست پیشین مجموعه تختجمشید به 3 عامل؛ آلایندههای محیطی، شرایط جوی و عوامل بیولوژیک اشاره میکند و میافزاید: «آلایندههای محیطی که ناشی از میزان گازهای متصاعد شده از مراکز صنعتی چون پتروشیمی و شهرکهای صنعتی در اطراف تخت جمشید و همینطور دود حاصل از آتشسوزی زمینهای زراعی است، عوامل آسیبزا بهشمار میروند که در تختجمشید بیشتر و در پاسارگاد کمتر دیده میشود.
بهگفته کاظمی تغییرات فصلی و شرایط جوی و عوامل بیولوژیک از مهمترین تهدیداتی بهشمار میروند که گریبان مجموعههای جهانی پارسه و پاسارگاد را گرفتهاند.
این کارشناس اعتقاد دارد، هوازدگی یکی از مشکلات ثابت و همیشگی مجموعههای سنگی کشور است. چنانچه پس از تخریبهای انسانی شدیدترین آسیبی که بناهای تاریخی وارد میآید، هوازدگی و فرسایش محیطی در محوطههای باز است.
اما در رابطه با این مسئله یک واقعیت را باید پذیرفت و آن اینست که محوطههای تاریخی موزه نیست و قابلیت کنترل 100 درصد روی آن وجود ندارد. محوطهای که در فضای باز قرار دارد خواه ناخواه رو به اضمحلال میرود و این شرایط برای محوطههای خارج از کشور هم صدق میکند.
از آنجاییکه نوع سنگهای پارسه و پاسارگاد آهکی هستند و از قابلیت انتقال رطوبت برخوردارند بنابراین نزولات جوی باعث بالا رفتن رطوبت سنگها و باد باعث افزایش تعرق در سطوح سنگها میشود و با پایین آمدن دما، همین رطوبت باعث یخزدگی و به مرور زمان سبب ایجاد ترک و شکاف در آثار میشوند. اتفاقی که شرایط جوی باعث آن شده و بهگفته کارشناسان گریزی هم از آن نیست.
اما کاظمی صرفنظر از عوامل طبیعی به آلایندههای محیطی تاکید میکند. چراکه بهگفته این کارشناس اگر نمیتوان جلوی عوامل و شرایط جوی را گرفت اما میتوان بر آلایندههای جوی انسانی کنترل و نظارت داشت و آنها را بهحداقل رساند.
پتروشیمی و شهرکهای صنعتی در اطراف تخت جمشید و دود حاصل از آتشسوزی زمینهای زراعی آسیبهایی است که باید هر چهسریعتر به رفع آنها پرداخت.
اما دسته سوم عوامل مخرب به عوامل بیولوژیکی بر میگردد. جاندارانی که بهصورت مستقیم و غیر مستقیم روی بناهای تاریخی تاثیر میگذارند جزو این دسته بهشمار میروند. گلسنگها هم جزو این ساختار محسوب میشود.
کاظمی در اینباره میگوید: پرندگان با نفوذ در جدارهها برای لانهسازی و خزندگانی چون موش خرما با حفر تونل اثر را مورد تهدید قرار میدهند.
هر چند در مجموعه پارسه و پاسارگاد روند تخریب این دسته از جانداران بهدلیل رفتو آمدهای انسانی بسیار اندک است. اما مسئلهای که مشهود است گسترش گلسنگها روی آثار تاریخی است.
سالهاست روشهای مبارزه با گلسنگها، فیزیکی بوده است بهطوریکه گلسنگها تنها از روی سطح برداشته میشود و با تغییر شرایط جوی و رطوبت دوباره رشد و نمو خود را از سر میگیرد.
این درحالی است که سرپرست پیشین مجموعه تخت جمشید مطالعاتی که درخصوص جلوگیری از رشد گلسنگها صورت گرفته را بسیار اندک میداند.
بهگفته وی، با اینکه در سطح مطالعاتی یکسری پیشنهادات مطرح شده اما از آنجاییکه هنوز صاحبنظری در مباحث حفاظت آثار در مقابل گلسنگ وجود ندارد و همکاری و مشارکت بینالمللی مسائل مربوط به بودجه یکی از مشکلات آن است هنوز اتفاقی خاصی این رابطه وجود نداشته است.
صرفنظر از مسائل حفاظتی، در محوطه 160 هکتاری پاسارگاد که بخش عمدهای از مسیر بازدید آن پیادهرو است، برای بازدیدکنندگان از مجموعه کمترین امکانات رفاهی نیز در نظر گرفته نشده است.
طباطبایی در اینباره میگوید: «در تمام این محوطه گسترده، نهتنها کافیشاپی دیده نمیشود که برای استراحت همزمان 20 نفر باردیدکننده صندلی وجود ندارد. این درحالیاست که برای بازدیدی که ممکن است بیش از 2 یا 3 ساعت به طول انجامد، تنها یک یا 2 آبخوری که یکی در محل وروی مجموعه است و دیگری در میانههای آن، امکانات دیگری موجود نیست!
بهگفته وی، درد مشترک بسیاری از آثار تاریخی کشور در اینجا هم وجود دارد. راهنما برای معرفی مجموعه پیشبینی نشده است و بسیاری از مردم هنگامی که بازدیدشان پایان یافت، چیز زیادی بر دانستههایشان افزوده نشده است.
اما در مورد تختجمشید، شرایط بهتر است. مجموعه میراث جهانی حفاظت فیزیکی را نسبت به سالهای گذشته بهتر کرده است. بسیاری از آثار با دیوارههای محافظ شیشهای که در فاصله خوبی از نقشها قرار دارند، محافظت میشوند و بازدید کننده در بیشتر مناطق به نقوش دسترسی ندارد.
اما سرپرست پیشین تختجمشید تاکید دارد که پیشروترین آسیبها در محوطههای تاریخی عوامل انسانی هستند.
موضوعی که بهدلیل اجرای علمی طرح مدیریت بازدیدکننده در پایگاه پارسه، پاسارگاد و چغازنبیل سبب شده که این آسیبها بهکمترین میزان خود برسد.
در این مجموعهها برخلاف دیگر محوطههای تاریخی کارشناسان و ناظران کاملا متوجه هستند که چگونه مسیر و بازدیدکنندگان را بهصورت علمی مدیریت کنند.
ایندرحالی است که با توجه به حجم بازدیدکنندگان مسیرها مشخص و کارکنان پارسه و پاسارگاد با برنامه مدون سالیانه راهکارهای جدید در نظر میگیرند.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: تاریخ
برچسبها: علوم اجتماعیتخت جمشیدتخریب ستون های تخت جمشید